حرف دل

آب...

افسوس که این مزرعه را آب گرفت

دهقان مصیبت زده را خواب گرفت...

روزهای خوب بدم را صفحه کلید خوب میداند....از همه ی دوستانی که این مدت با من بودند ممنونم...به امید

حق....

یکی مثل تو سه‌شنبه 16 مهر 1392 ساعت 17:06

0 نظر

هر چقدر هم قوی باشی، گاهی اوقات کم می آوری...!؟

ولی بازهم باید تکیه گاه آنهایی باشی که دوستشان داری !!!

یکی مثل تو شنبه 13 مهر 1392 ساعت 18:38

2 نظر

وقتی یکی من رو میبینه دوس داره باهام حرف بزنه میگن اروم میشیم وقتی باهات حرف میزنیم......باهام درد

ودل میکنن و از برنامه هاشون میگن!!!ولی منم بعضی وقتا دلم خیلی پر میشه...شایدم دلایلش خیلی الکی

باشه اما خب....اینطور مواقع من برا هیچکس حرف نمیزنم یه وقتایی خیلی دلگیر میشم..خیلی

یکی مثل تو شنبه 13 مهر 1392 ساعت 18:37

7 نظر

برا برنامه بعد رادیو قراره یه عالمه مطلب بنویسم..تویسنده سری بعد منم...خودم هم اجرا دارم احتمالا با

پسره دندونه هم اجرا دونفره داشته باشم...

بعضی از متن هام هم شاید دادم به به دوستش اجرا کنه ..از صداش خوشم میاد !!!دوس دارم متنام رو

بخونه....اهنگ و فیلم هم خودم پیشنهاد دادم....

یکی مثل تو شنبه 13 مهر 1392 ساعت 18:20

2 نظر

امروز از صبح تا 5 کلاس داشتیم...شام خوردم خواستم بخولبم که یکی از دوستام از کلاس اومد..بنده خدا

نمیدونم دلش از کی پر بود...سر ما خالی کرد تمیزززز!!!!!!!!!منم فهمیدم دلش از یه جا دیگه اس فقط یه

لبخند زدم گفتم من یکم میخوابم زود پا میشم..یکم گریه ام گرفت البته دوس نداشتم بفهمه تو حال خودم

گریه کردم...خیلی وقت بود دلم میخواست یکم گریه کنم.خلاصه پاشدم اومدم یکم بنویسم...

یکی مثل تو شنبه 13 مهر 1392 ساعت 18:18

2 نظر