امروز شبح برا نماز شبح بیدارم کردن.خیلی خوابم میومد اخه دورروز اول هفته تا 5 دانشکگاه هستم درسای
تخصصی و مهم...خلاصه نا نداشتم...هی میگفت پگاه عزیزم پاشو ...منم دیدم نمیره با همون حالت خواب الودگی و
چشمای بسته گفتم ببین میدونم الان این حرف رو که میزنم شیطان تو وجودم رخنه کرده اما خوابم میاد...فک کنم
دیگه ترسی و رفت...الان که فکر میکنم خیلی با خودم حال میکنم که 4 صبح رخنه تو ذهنم بوده....
سلام خوبی عزیزم؟
شرمنده این مدت نیومدم وبت
اینترنتم قطع بود
ولی الان اومدددددددم
سلام...دشمنت شرمنده...خوش اومدی
سلام
ممنون که به وبلاگم اومدی و از نظرات هم ممنون
نمیدونم کی اومده بود اونارو خونده بود متوجه نشدم.
khahesh mikonam...bahal bood khosah mooamd az oonja
man chakeram hanoooz arezooo daram bikhayle ma sho
کاریت ندارم.....
bavar kon
هر وقت نتیجه اش رو دیدم باور میکنم
marda dorosht mikhandan
نه بابا!!!!
ریز بخند
piiiiiir shodi raftaaaaa
بخدا .کیه که بفهمه
حالا چرا شبح چرا صبح نه؟؟؟؟؟
چه میدونم حواس نمونده برام...میبینی
سلام وبلاگ خیلی خوبی داری.
اگه دوست داشتی به وبلاگ منم سر بزن ویه نظر بزار
باشه مرسی