حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

سلامتی...

سلام...


دارم کتاب عقاید یک دلقک رو میخونم از هاینریش بل...دروغ چرا برای خودم اونقدر ها مهم


نیست کتاب از کیه بیشتر شاید از این جهت برام مهمه که مثلا چندبار که از مارکز میخونم


سبکش میاد تو دستم میتونم به یکی پیشنهادش بدم وگرنه...


رفتم به دادشم شب بخیر بگم پام خورد به تنگ آب ریخت رو کتاباش...معلوم نیست حواسم


به کی هست...



الان ذهنم درگیر این قضیه است که اون بنده خدایی که از ذهن ما عزیمت نمیکنه بیرون ما


هم الان تو ذهنشون تشریف داریم یا نه...پوریا گفت برام رنگینک درست کن دوباره براش


درست کردم...شبم سالاد ماکارونی خوردم واقعا خودم عالی درست میکنم(تعریف از خود


نباشه)...


دیگه هم همه چی روبه راه حالم اساسی خوش!!



آها !میبینم مادربزرگم با اندوه فراوان و غم و افسوس به مادرم میگه دیگه هیچکس نباید


باهاش رابطه داشته باشه گفتم مامانجون کی ؟؟؟دعوا شده؟کی با کی قهر کرده؟میگه


اوباما داشت تو اخبار میگفت کسی نباید با ایران رابطه داشته باشه!!!



گفتم میخواد نداشته باشه انقد اخم و غصه چرا داری!!!خیلی باحال بود...


نظرات 3 + ارسال نظر
امین پنج‌شنبه 24 بهمن 1392 ساعت 10:25

اگه نظر قبلی 2 بار اومد خودت یکیش رو حذف کن پگاه جان
بعدشم نه خیرم
نوشته هات به این خوبی
دلتم بخواد
اهووووم

چی بگم والاآره دوبرا اومد خودم حذفش کردم نگران نباش

امین پنج‌شنبه 24 بهمن 1392 ساعت 10:22

اگه بزرگ بود باید کتک میخورد
ولی داش پوریا ما که نه هنوز نوجوان آخی
چه باحال عزیزم بهت گفته
خخخخخخخ چه ربط داشت ولی حدس میزنم از اون کش دار گفتنش ....دسو داشتم می شنیدم صداش رو
به نظر ازش بزرگتری با این اون پسره ولی خیلی خیلی احترامتو داره و باهم صمیمی هستید آخی چقدر خوبه اینطوری
خوش به حالت ؛ خوش به حال هر دوتاتون

سلام امین جان اره همینطوره زیادی با هم صمیمی هستیم

امین پنج‌شنبه 24 بهمن 1392 ساعت 09:12

خیلی با حال بود
پات خورد به تنگ آب
خخخخخخ
منم همین طوریم یا تنگ آب یا استکان آب یا لیوان چای که خوردم باقیموندش رو می ریزم روی فرش یا میزنم زیر قندون و تمام قندها ...
حالا داداشت چی گفت بهت
عکس العملش چی بود
اگه داداشت ازت بزرگتره بود میخواتم بگم اگه چیزی گفت بگیر بزنش
قضیه اون بنده خدا و ...چیه ؟
خوبه که حالت خوبه پگاه جان
میگم رنکیگ قبلا هم گفته بوده نخوردم و نشنیدم
چیزه من باید دست پختت رو بخورم بگم خوبه نه خودت خانممممممم مثل پانیک دخترخاله
چقده تعریف میکنید از دست پختتون هااااااااا
اصلا دلتون میخواد غذای خودتون رو بخورید هااااااا
شوخی میکنم

سلام امین عزیز مممنون که با حوصله چرندیات ما رو میخونی...آخه آشپزیم واقعا محشره!!!

دادشم می خواست فحش بده پشیمون شد یه عزیزم کش دار گفت...که انگار فحش بود..نه بابا کوچیکتره!!!بنده خدا هم پسر خوبیه امین!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.