عادی...

وقتی داشتم میرفتم برا ضبط(صبح پنجشنبه)تو راه خیلی حالم خوب بود یه دفعه دعوای یه مادر و پسر رو دیدم که


حالم رو خراب کرد...پسره بزرگ بود مادرشم پیر مادره یک کلام حرف نزد و پسره فقط بد و بیراه میگفت دلم گرفت زیاد..........


وقتی برا بچه ها تعریف کردم گفتن خیلی عادیه اما واقعا از نظر من این عادی نیست حتی اگر روزی هزارتا هم ببینم بازم عادی نمیشه...


تو اتوبوس هم بودم یه مادر پیر زنگ زد به پسرش که بیاد دنبالش و باپسرش دعواش شد چون پسره کار داشت...و مادره بهش گفت خیلی نادون شدی برو هر جا دوست داری...شاید در لحظه ی اول نادون فقط یه حرف بد باشه اما


اتفاقا تمام مسر رو بهش فکر کردم و فهمیدم واقعا ادم باید نسبت به یه چیزی معرفت (شناخت) و دانایی نداشته باشه که از اون غافل بشه.....قبول دارم گاهی پدر مادر ها به علت تفاوت سنشون باب ما کارای عجیب


غریب میکنن اما ما چی که کلی ادعا داریم نسل فلان و دهه فلان و اینا ما که بعضی وقتا از اونا بدتر رفتار میکنیم ما که قدیدمی تر رفتار میکنیم!!!منظورم به خودم هست کسی به خودش نگیره و ناراحت نشه ها!!!