شعر...

سلام...


امروز یه جمع دانشجویی داشتیم که یکی از بزرگان که از اساتید محبوب من هستن گفتن بچه ها بیاین یه بیت شعر یا جمله یا هر چیز رو که در ذهن ما الگو شده و خیلی بهش علاقه داریم رو بگیم حتی اگه از یه ترانه باشه......من به سرعت بیتی که عاشقشم رو یادم اومد و خوندمش اما همه کلی روش فکر کردن...


والله که شهر بی تو مرا حبس میشود   آوارگی کوه و بیابانم آرزوست


بعدش کلی به این فکر کردم که خیلی این شعر ور دوست دارم و یاد خیلی چیزا افتادم...یه حس ملکوتی داشتم