سلام...
من از صبح ساعت شش و نیم دقیقا تا یک ربع بع هفت شب کلاس داشتم...وقتی رسیدم
دیدم یکی از هم اتاقیام که همیشه م رو اروم میکنه و هوام رو داره و در برابر همه صبور
هست خیلی عصبی و داغونه گفتیم چی شده گفت از دست هماتاقی جدیدمون ناراحته و
واقعا حق داره...دیگه ایشون هم شورش رو در آروده بود...اول اینکه مثل ما جوجه 72 ای
نیست و 68ای هست و یک ماه دیگه عروسیشه بیاد یه فرقی با ما داشته باشه!!!!خلاصه
من عصر خیلی کلی گفتم بچه ها باید به هم احترام بذاریم و یک سری اصول رو رعایت کنیم
اینم فوری صداش رو بلند کرد که من به همه احترام میذارم همیشه.گفت حالا هم ساکت
باش چون به سکوت احتیاج دارم..منم گفتم اون زمان که فلانی خواب بود میگیم ساکت
باش تو باید ساکت میشدی نه حالا ما...بعدم بهش گفتیم وسایلاش رو از وسط جکع کنه و
گفتم در اتاق رو آروم ببند...خلاصه بعدم عین بچه کوچیکا رفته به دوستم اس ام اس داده
که ازت توقع نداشتم دوستم هم به من میگه چی شده گفتم ول کن هرچی هم باشه با
من دعوا کرده....ولی دلم خنک شد ازش دفاع کردم!!!تو اتاق 8نفره همه چی رخ میده!!!!!!!!!!
|