حرف دل

هفت سین...

سلام...

امشب شب شعر هفت سین از طرف کانون شعر و ادب بودم...منصور ضابطیان هم دعوت

کرده بودن..واقعا بهم کیف داد بلیط 2000 تومن بود من 5تومن دادم گفت خورد ندارم دیگه

نرفتم بقیه اش رو بگیرم نمیدونم کار بدیه اما برام مهم نیست!!!!امروز برا باشگاه بورد سفارش

دادم یکم دچار حسادت و دوگانگی شدم از خدا میخوام کمکم کنه حسابی....

یکی مثل تو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 22:57

1 نظر

راستی عید از حالا بر همه مبارک ........من زودتر از همه گفتما!!!

یکی مثل تو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 12:25

2 نظر

سلام...

به احتمال زیاد بدربزرگم فردا عمل بروستات داره..به خاطر بیماری قلبی که داره عمل براش

خطرناک هست خواهش میکنم براشون دعا کنید....این عید هم به خوبی و خوشی بگذره...

یکی مثل تو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 12:23

1 نظر

سلام ...

یکی از همکلاسیام سه تا از بسر عموهاش با هم غرق شدن...این بست رو به حترام ایشون

مشکی میذارم...

یکی مثل تو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 12:22

0 نظر

سلام...

دیشب همکلاسیم بهم اس ام اس داد بعد از یک سال تقریبا که با هم قهر بودیم خیلی دلم

براش تنگ شده بود البته به روم نیاوردم خلاصه تصمیم گرفتیم دیگه با هم قهر نباشیم امروز هم

با هم سلام و احوال برسی کردیم البته یه کم!!!

یکی مثل تو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 12:21

3 نظر