حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

کنسل...

سلام ...


بله دوستان پدرفرمودن چون امشا آش داشتیم و کشک خوردیم فردا کشک و بادمجون


نمیخورم...قرار شد بنده یه فکر دیگه بکنم...


بله دیگه اینه..تا فردا ظهر خدا کریمه!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
امین جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 12:30

از بین لینکای من فقط از دخترخالم خوشت اومده
ببین پگاه من دختر خالم تعصب دارم هااااا
حواست باشه پگاه

شوخی میکنم

سلام...آرهههههههههه!!!

برو جمعش کن...حوصله این لوس بازیا ندارما!!!

پانیک پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 19:53

پگاه بانو؟یه سوال؟
تو طرز نوشتنت به آدمای عادی نمیخوره!نویسنده یا شاعری؟؟؟؟؟

وای یه روزی انقدر رو این مسیله حساس بودم که نگو،ولی الان کاری بهم کردن که بی تفاوتی رو پیش بگیرم!یه روزی منو دیوونه قلمداد میکردن!!!!تفکرمو به سخره میگرفتن!!!!
هعییی
دلم پره!اگه وقت کنم یه توضیح راجع به اونموقعها مینویسم!

سلام...
پانیک من مینویسم...سبکم رو همه نمیپسندن...سفارشی نمینویسم...گاهی به خاطربد برداشت کردن مطالبم چاپش نمیکنن البته سردبیر این نشریه که اسمش کندو هست خیلی حالم رو میفهمه...

گاهی یک ساعت سر یه واژه که نوشتم باهم بحث میکنیم تا منظورم رو بهش بفهمونم و اونم با دقت و آرامش گوش میده...گه گاهی یه چیزایی می نویسم...تحفه است!!

پانیک پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 19:52

اهل تعارف نیستم!!!!!!!!
معمولا هم زودباورم!پس باورم میشه که اینو جدی گفتی!!!!!!
سپاس فراوان!
راستی الان تا اومدم اولین کاری که کردم این بود که لینکت کردم!امیدوارم دوستای خوبی با هم باشیم!واقعا حس خوبی نسبت بهت دارم!
احساسی دارم نزدیک به دوست داشتن بهت!!!!!!!!!
فعل و فاعل رو حال کردی؟؟؟؟پانیکم دیگه،گاهی قاطی میکنم!

سلامپانیک جان...باورش کن...

جدی؟ممنون که لینکم کردی...خوبه منم از بین لینکای امین فقط از تو خوشم اومد...

امین پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 00:13

یه فکر بکن
تو آشپز خوب هستی پگاه خانم

حالا فردا پاشم ببینم چی میشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.