حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

سنگدل...

یکم سنگدل شدم...البته سنگدل نیستم به کار بردن این واژه در رابطه با خودم بی انصافیه...یکی رفتارش با تو از



معمولیم معمولی تره بعد توقع داره تو انقد بهش محبت کنی تا بترکه!!!!خب چرا؟؟؟




من تو زندگیم یا یکی رو دوست دارم یا ندارم!!!اصلا بینش وجود نداره!!!!! خودشم میدونه با هیشکس به اندازه


من بهش خوش نمیگذره چون رفتارش و مادی بودنش برا همه غیر قابل تحمله! میدونی هیشکی به اندازه من



تو خوابگاه هوای حالشو نداره!!اما فقط فک میکنه من باهاش باشم کافیه خب منم گاهی دلم میخواد یکی یادش


به من باشه من همیشه میخندم و لبخند میزنم...درد و دل نمیکنم...و این دلیل نمیشه همیشه همه چی عالیه


گاهی انقد یکی دوس دارم و از اینکه به یادم هست خوشحال میشم که جونمم براش میدم  اما خب اگر طرف به


یادم باشه چیز زیادیه؟؟؟؟منم یه وقتایی دلم پر


میشه...حالا یه تریپ دپرسی برداشته چون من باهاش مثل همه رفتار میکنم....حتی بهش بی احترامی هم



نمیکنم...تولدش هم فقط زبونی بهش تبریک گفتم!!!!! همیشه نمیتونم کوتاه بیام هرچند که الانم کسی نمیدونه


به جز مادرم که چه خبره اما رفت دسته دوم که دوسشون ندارم(دوسشون ندارن به معنای متنفر بودن


نیستا!اشتباه نشه!!)

نظرات 1 + ارسال نظر
خانوم گل سه‌شنبه 2 مهر 1392 ساعت 18:16 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

همینطوره پگاه جون.بعضیا یکم پرتوقع ان.از نظر من باهرکی باید مثل خودش رفتارکرد

قربونت برم که حرفام رو میخونی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.