حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

پدرش...

پدرش مریض بود...برام یه بار گفته بود...یه بار گفت اومدن بیمارستان برا درمان منم از خانوادم اجازه گرفتم با چند تا


از بچه های کلاس رفتیم عیادت...در دورانی که فهمیده بود قراره ازدواج کنم پدرش فوت کرد...منم به رسم ادب پیام


دادم تسلیت گفتم..طوری رفتار کرد انگار پدرش رو من کشتم...خیلی ناراحت شدم و لی خب چیزی نگفتما..پدرش


رو خیلی دوس داشتم اما خب چیکار میتونستم بکنم..پسرا توضیح بدن چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 4 + ارسال نظر
..... چهارشنبه 3 مهر 1392 ساعت 17:27

are gofti , age mikhay intori nabashe , kam mahallish kon ya jelosh nakhaand , akhe khandehat kheeeyli ghashangan

والا نخندیم....

..... سه‌شنبه 2 مهر 1392 ساعت 21:02

salam doos daram nazar bedam vali nemidoonam dar morede ki dari harf mizani ke????

در مورد هم کلاسیم.برات نگفته بودم

خاطره سه‌شنبه 2 مهر 1392 ساعت 19:59 http://khaterehfunny.blogsky.com/

من حوصله خوندن ندارم

دانشجو سه‌شنبه 2 مهر 1392 ساعت 19:41

سلام
ما شاء الله داره این همه پست...
یعنی واقعا خوبه . دراین کم فروغی لینکهای ما.
فقط کلی تغییر وتحول تو رویه پستهاست ک تا دم تردید آدم رو میبره ک درست اومدم تو این صفحه یا نه.
این لینک نظر دهی هم ک معضلیه بواقع

سلام...چرا چطور شدن مطلب هام..ینی بد شدم؟؟؟؟؟؟؟کاریش نمیتونم بکنم لینک رو خب شما بگید چیکار کنم!!!برام توضیح بدید تا انجام بدم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.