حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

توضیح...

سلام...


دیشب یکی از پسر ای رادیسو بهم اس ام اس زد که چرا رفتید و چی کار کردیم که انقدر اذیت


شدیم.. آخه من هیچوقت قهر نمیکنم بعد با اخم برم فقط لبخند میزنم و از همه خداحافظی


میکنم فک کنم برا همین بود که انقد متاثر شده بودن..کلا من وقتی ناراحتم بیشتر میخندم


دوست ندارم کسی بفهمه ناراحتم!!!!!خلاصه ما هم بهش گفتیم از جو خوشمون نیومد و اینا


آخرشم بهش گفتم اینا بخشی از لوس بازیای دخترونه اس شما جدی نگیر!!!


دلم...

سلام...


امروز دلم خیلی براش تنگ شده بود...میبینمش اما خب غرور باید داشت...چه قد غرور


واقعا؟تا این حد که حال خودت رو بگیری؟؟؟واقعا که پگاه خانوم...از دستش که دادی بشین


اخم کن تو حال خودت...خدایشش تو این دوسال فهمیدم از بین هم هکسایی که بهم گفتن


دوسم دارن این واقعا دوسم داره واقعا!!!دوست داشتن از جنس یه مرد...شاید برام لازم


بود که بهو ثابت بشه دوسم داره اونم از نوع واقعیش...ینی قشنگ از روز اول هوای من رو


داشت اساسی حتی همین زمان ها که با هم قهریم هم هولم رو داره...مواظبم


هست...امروز عاشقش شدم...

سیستیک...

سلام...


امروز باکتری شناسی داشتیم...استاد از اول ساعت هزارتا نکته گفته هیچکس توجه نمیکنه


همین که میگه یه بیماری عفونی در زنان هست به نام سیستیک ماه عسل همه پسرا


گوشاشون تیز شده که استاد این چیه یعنی چی!!استادم گفت بیماری هست که معمولا در


زنان بعد از اولین تماس جنسی ایجاد میشه...یکی از پسرا میگه استاد ینی نریم ماه


عسل.؟؟استادم میگه برید اما دقت کنید انتقالش ندید!!!!!ینی چنان انفجار خنده های معنا


درای تو کلاس بود که ویدیو پروژکتور میلرزید...ماهم خندمون گرفته بود دیگه مرده بودیم


فقط بعد از رست هم هنوز پسرا خنده ی ملیحی از اون بابات روی لبانشون بود....

تاخیر...

سلام...


از سه شنبه خونه بودم واقعا خوش گذشت...الانم خوابگاهم..معمولا صبح که میرم بیرو (دانشگاه) شب بر میگردم...


در سامونم خاص نیست که بخوام بخونم خلاصه باحاله...برنامه غذایی بوشهر رو بستیم خرج گذاشتم رو دست دانشگاه


اساسییییییییییییی!!امروز جلسه برنامه زنده رادیو بود من یکم نشستم یه حس بدی بهم دست داد پاشدم...نمیدونم چم شد...


دوس ندارم یه سری حریم ها برداشته بشه...الکی بیخود میشم بعضی وقتا...