حرف دل

حرف دل

حرف دل
حرف دل

حرف دل

حرف دل

ساعت...

سلام...


من بچه که بودم همیشه دستام را گاز میگرفتم تا یه گردی درست بشه بعد شدیدا احساس میکردم ساعت رو دستام درست شده...بله پگاه جان بودن دیگه!!!

تمرین...

سلام...


زن عموی عزیزم یه پوستر بهم داده که محتواش جملات آموزنده است...


یکیش این بود:امروز حداقل یک کار که برخلاف میلم باشه رو انجام میدم و سعی میکنم که نشون ندم از انجامش ناراحت


شدم...


اولش فکر میکردم خیلی باید سخت باشه ..ولی انجامش دادم!!!


با انجام دادنش فهمیدم همیشه همه چیز به اون شختی که ما تصور میکنیم نیست...یعنی ما خودمون با توجه به نگرش


خودمون میزان سختی و اسونی یک چیز رو مشخص میکنیم....

گیل گمش...

سلام ...


می خوام شروع کنم کهن ترین حماسه ی بشری یعنی گیل گمش رو بخونم...از امشب به امید خدا



خوابگاه...

سلام...


من اومدم خوابگاه دوباره...این سی بچه ها بودن اتاق شلوغ بود خوشم اومد شام هم پخته بودن استفاده کردیم...


فردا کلاسا تشکیل میشه اگه خدا بخواد...ایشالا که 4 شنبه هم تعطیل بشه ما از دوشنبه تشریف ببریم خونه...


دوستم اومد گفت فردا فاینال فرانسه نداریم یکشنبه داریم...فردا با دکتر ایمانیه رییس دانشگاه علوم پزشکی شیراز جلسه


دارم...


توی همین هفته رادیو هم باید برم...


آقای...من رو به همراه خودش به عنوان شورای باشگاه پرسشگران جوان معرفی کرد...فردا هم جلسش رو داریم...


دوست دارم سقای آب و  ادب سید مهدی شجاعی رو بخونم...به امید خدا

ضد حال...

سلام...


با چه حس و حابی یه مطلب باحال نوشته بودم اینترنت قاطی کرد نشد بفرستمتش منم دیگه حوصلم نمیشه دوباره تایپش کنم...والا!!