-
برای آقا رضا...
دوشنبه 28 مرداد 1392 23:21
صحبت از “دیروز و امروز و فردا” نیست ، صحبت از توست و تو یعنی “همیشه” “تــــــــــــــــــــــو” یادگار روز هایی هستی که نه فراموش می شوند و نه تکرار. بهترین انتخاب عمرم همراه شدن با تو در مسیر زندگی است ...
-
برای خاطره...
دوشنبه 28 مرداد 1392 22:54
خاطره جان ممنون که بهم کمک کردی...
-
ممنونم...
دوشنبه 28 مرداد 1392 11:53
سلام. ازهمه ی دوستانم و عزیزانی که بهم سرزدن و اظهار لطف کردن ممنونم .واقعا خوشحالم کردید...بازم بیاید .به حرف های دلم گوش بدید مرسی..
-
دلم تنگ میشود...
دوشنبه 28 مرداد 1392 11:41
گاهی که دلم برای خدا تنگ میشه خیلی از خودم خجالت میکشم که انقد ازش دورشدم که دلم براش تنگ میشه.......... خدایا هیچوقت تنهام نذار...
-
موج -
دوشنبه 28 مرداد 1392 11:25
سلام. شما تو زندگیتون هستن کسایی که رابطه فامیلیشون بهتون نزدیکه اما موجشون خیلیییییییییییییی منفیه و دلتون نمیخواد باهشون حرف بزنید اخه اعصابتون میریزه بهم؟؟؟؟/\ اینجور موقع ها چیکار میکنید؟؟
-
خوبه؟
یکشنبه 27 مرداد 1392 10:52
عزیزان متن قبل رو خودم نوشتم!!!!!!! خوشحال میشم در موردش نظر بدین!!
-
شروع عاشقانه ام...
یکشنبه 27 مرداد 1392 10:51
ای که خیس باران تو شدن شروع عاشقانه ام شد! در اغاز حرفی از پایان زدن ائین دلنشینی نیست، اما قصه جایی که تو را شروع کرد تمام شد؛ نه انکه حرفی باری گفت ن نداشته باشد،تو حادثه ای حجیم تر از حجم سفید یک دفتر بودی! مثل تمام کتاب هایی می شوی که یک لحظه در قفسه کتابخانه دیده می شوند و چشم که بر می گردانی دوباره یافتنت مثل...
-
دل من...
شنبه 26 مرداد 1392 13:40
دل من پشت سرت کاسه آبی شدو ریخت کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم ____________
-
جاتون سبز...
شنبه 26 مرداد 1392 13:37
سلام. این دو روز با خانواده رفتیم خارج از شهر گردش! بینهایت خوش گذشت ...جاتون سبز. ی جا استادیم ذرت بخوریم...کنار یه مزرعه یونجه واقعا دلنشین و خوش اب و هوا بود.جای دوستان سبز.
-
به تو میگویم...دعا گویم باش
چهارشنبه 23 مرداد 1392 13:59
خداوند به موسای نبی فرمود: با زبانی دعا کن که با ان گناه نکردی تا دعایت مستجاب گردد. موسی عرض کرد:چگونه؟ خداوند فرمود : به دیگران بگو برایت دعا کنند چون تو با زبان انها گناه نکردی
-
به دعای تو نیاز دارم...
چهارشنبه 23 مرداد 1392 13:54
سلام دوستان. یه دلمشغولی بزرگ دارم برام دعا کنید...ممنون
-
شاید من اشتباه میکنم...
سهشنبه 22 مرداد 1392 12:33
سلام. وقتی یکی برات نظر میذاره،نظرش رو که میخونی میفهمی اصلا مطلبت رو نخونده فقط دوست داره تبادل لینک کنی!!!!!! منظورم این نیست تبادل لینک بده من خودم هم این کار رو میکنم اما خب فقط برا تبادل لینک نظر نمیدم!! البته از دوستانی هم که فقط به مطلب توجه کردن هم تشکر میکنم اما خب....حرف دله دیگه شما ببخشید!!! انگار که فقط...
-
اینجا سیم دلت به اسمان وصل میشود...
دوشنبه 21 مرداد 1392 11:10
ازاین وبلاگ که که با همین عنوان در پیوند هاست دیدن کنید.خالی از لطف نیست...
-
با یاد او که ناگفته هایمان را در سکوتمان می خواند....
دوشنبه 21 مرداد 1392 10:23
در پس تمام این واژه ها که آرام و نجیب این خطوط را یک به یک پر می کنند ،حرف هایی از جنس الفبای صدا دار است. این حرف های صدادار که در فراسوی ارامش این برگ به نگاه تو خیره شده اند جان و دلی برای شنیده شدن می خواهند نه تنها چشمی برای خوانده شدن. مثل همان حرف های سنگین که همیشه نمیدانم برای گفتنشان از کدام واژه باید شروع...
-
خوب بودن...
دوشنبه 21 مرداد 1392 10:17
سلام. من دبیر دین و زندگی دوران دبیرستانم رو بینهایت دوست دارم .حتی الان که دانشجوام باهاش در ارتباطم و همیشه بهش فکرمیکنم.نه اینکه بخوام بگم از اینا بودم که مدام عاشق دبیراشون میشن و کارت پستال و هدیه و از این حرفا(تو دبیرستان دخترانه این چیزا زیاده) .واقعا به نظر من شخصیت نورانی داشت .چادری بود اما با بقیه چادری ها...
-
فقط...
یکشنبه 20 مرداد 1392 23:25
سفارشی برای تو خدا خیلی دوست دارم شما هم دوسش دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
این روزها که میگذرد هر روز...
یکشنبه 20 مرداد 1392 10:51
این روزها که میگذرد هر روز در انتظار امدنت هستم به من بگو ایا من نیز در روزگار امدنت هستم؟ اومدن امام مهدی(عج) برای من مثل داستان های شیرین بچگیه!اما یقین دارم یه داستان واقعیه! یه مرد خوب میاد همه چی خوب میشه.... نظر شما چیه؟
-
یاد خدا ارامش بخش قلب هاست...
یکشنبه 20 مرداد 1392 10:47
سلام .چند وقته احساس میکنم دلم اشوبه برا همین شبا قبل از خواب یه صفحه قران میخونم واحساس میکنم واقعا اروم میشم.شما وقتی دلتون اشوبه چیکارمی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
عطسه!
جمعه 18 مرداد 1392 15:40
لعنت به این عطسه های بی هنگام که مرا فرسنگ ها از یاد نگاهت دور میکند...لعنت! بچه ها نظرتون در مورد این چیه؟خودم گفتم!بده ؟خوبه ؟الکیه ؟بد نیست ؟
-
چیزی شبیه غرور!
جمعه 18 مرداد 1392 15:32
بابا لنگ دراز عزیزم تمام دلخوشی دنیای من این است که ندانی ودوستت بدارم وقتی می فهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد چیزی شبیه غرور! باب لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نهمیدن بزن وبگذار دوستت بدارم... (این متن رو یک بار یکی از دوستام بهم اس ام اس زد...خیلی متن رو دوس دارم خیلی....قشنگترین اس ام اس شما چی...
-
حرف تو...
جمعه 18 مرداد 1392 15:24
دوستان من خیلی وقت نیست به جمع وبلاگ نویس ها پیوستم.خوشحال میشم کم وکاستی هام رو بگید.مرسییییییییییی
-
یه حرفایی....
جمعه 18 مرداد 1392 15:15
بچه ها شده یه حرفایی رو هم دلتون بخواد بشنوید هم نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ من از یه طرف وقتی بهم میگن التماس دعا یه روشنی خاصی میاد تو دلم از یه طرف هم نمیدونم چرا اما خیلی شرمنده میشم. احساس میکنم خیلی کوچیک تر از این حرفام(که هستم)! شما هم همینطورید؟؟؟؟؟/
-
حسادت!!!!!!!!!!
جمعه 18 مرداد 1392 15:07
سلام .نمیدونم برا شما هم پیش اومده یا نه اما گاهی به مسائل کوچیکی حسادت میکنم که خیلی ناراحتم میکنه . دلم نمیخواد اینطوری باشم.البته قبول دارم همه تا حدی حسادت دارن وباید کنترلش کنی اما پشت همین کلمه ی کنترل هزارتا حرف وجمله است!! خوشحال میشم راهنماییم کنید...
-
سلاممممممممممممممممم
جمعه 18 مرداد 1392 14:56
عید فطر برهمه ی شما عزیزانم مبارک
-
واقعا.........
سهشنبه 15 مرداد 1392 13:41
من نمیدونم چرا ما که دیر تر از همه دانشگاهمون تعطیل شد(15تیر) باید زود تر از همه ترم جدید رو شروع کنیم(23 شهریور) هر کس فهمید به منم بگه!!!!!!!!!!!!1
-
خدایا کمک کن...
سهشنبه 15 مرداد 1392 13:38
سلام .هرکسی دوست داره ازش تعریف کنه . منم همین طور اما گاهی اوقات وقتی ازم تعریف میکنه احساس میکنم ی بار سنگینی رو دوشم هست که باید از این به بعد بیشتر مراقب خودم باشم.بیشتر برای خوب بودن تلاش کنم و سعی کنم مغرور نشم. به امید خدا...
-
شایدباورتون نشه...
جمعه 11 مرداد 1392 13:29
شاید باورتون نشه اما واقعا میخواستم امروز بزم راهپیمایی روز قدس حتی تا سحر هم عزمم جذب بود ولی خواب خداییش خیلیییییییی خوبه! اما در عوض دادشم که اسکیت کار میکنه با گروهشون رفتن!
-
بازم منو ماشین و داداش...
سهشنبه 8 مرداد 1392 22:40
سلام. دیشب دوباره رفتم احیا .خیلی خوب بود.سبک شدم ! تا ساعت سه و پنجاه وپنج دقیقه خوابیدم. بعد داداشم اومد صدام زد که برسونمش کلاس اسکیت.رفتنه خوب بود اما وقتی رفتم دنبالش انقد غررررررررررررررررررررررر زد که داغون شدم.................خدااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!
-
خدایا هیچ وقت ...
یکشنبه 6 مرداد 1392 21:53
سلام خدایا!حالت چطوره؟البته شما که همیشه خوبی چون کانون انرژی مثبتی!!!!!!!دیشب اولین شب احیا بود و خودت که دیدی اصلا خوب نبود!تمرکز نداشتم انگار بزور اونجا بودم نتونستم حتی به خودم فکر کنم...یعنی واقعا من انقدر پر از گناهم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تنها چیزی که گفتم یکی تشکر بابت قبول شدنم توی...
-
نظر
شنبه 5 مرداد 1392 11:46
دوستان عزیزبه نظر شمااگر ساخت برج با همان نظم اولیه ادامه پیدا میکر و از نیازادما در رابطه با به اوج رساندن یه چیزی برای به تعویق ساختنش استفاده نمیشد،ایا بازهم در نسل های بعد منجی مشتی غول اسا بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منتظر نظرات شما هستم